قرار نیست در هرکاری موفق باشید. برای انجام کارها، خود را تشویق کنید و نه لزوماً موفق شدن. اشتباهات کوچک در انجام کارها را بپذیرید و از تجربه آنها در مسیر رشد و کمال خود استفاده کنید.
از همین الان شروع کنید.
برای اهمال کاری، دلایل متعددی ذکر شده است. اولین و واضح ترین دلیل آن به طراحی مغز ما برمی گردد و از دیگر عوامل مرتبط با اهمال کاری می توان به باورهای اشتباه، استرس و اضطراب، افسردگی و کمال گرایی اشاره کرد.
برخی از مهم ترین دلایل اهمال کاری به شرح زیر است:
اهمال کاری و تنبلی در کنار شباهت هایی که با هم دارند، تفاوت های ریز و مهمی نیز دارند. به صورت کلی، اهمال کاری، نوعی ضعف در برنامه ریزی است و فرد اهمال کار، فردی است که نمی تواند به برنامه هایش پایبند بماند.
یک فرد تنبل، خیلی از اوقات اصلاً برنامه ای برای خود نمی چیند و به این دلیل که شدیداً میل دارد هیچ کاری انجام ندهد و انرژی اش را صرف کاری نکند، هیچگونه برنامه ریزی انجام نمی دهد اما فرد اهمال کار برنامه می چیند و خود را نیز آماده عمل می کند ولی با این حال از عمل کردن به برنامه هایش در موعد مقرر ناتوان می ماند.
درواقع تنبلی می تواند یکی از دلایل اهمال کاری باشد اما می توان گفت که هر فرد تنبلی، اهمال کار نیزهست ولی هر فرد اهمال کاری لزوماً تنبل نیست.
اهمال کاری یا Procrastination در ساده ترین شکل، تعلل کردن در انجام کارها و به تأخیر انداختن کارهاست. درواقع، اهمال کاری یعنی کارهای ضروری را عقب بیندازیم و ترجیح دهیم که ابتدا به سراغ کارهایی با ضرورت کمتر برویم. به عبارتی دیگر کارهایی که لذت انجام شان بیشتنر یا رنج انجام دادن شان کمتر است را در فهرست فعالیت های خود به صورت مستقل از اهمیت و ضرورت واقعی آن ها در الویت قرار دهیم.
تعریف اهمال کاری از سوی گرگوری شراو(Gregory Shraw) که به اتفاق همکارانش در محیط دانشگاهی در این زمینه بررسی هایی انجام دادند به صورت زیر می باشد:
اهمال کاری و به تعویق انداختن را زمانی می توان به عنوان یک مشکل و اختلال رفتاری مورد توجه جدی قرار داد که سه ویژگی زیر را داشته باشد:
از تبعات منفی اهمال کاری می توان به استرس، اضطراب، احساس گناه، ایجاد بحران با تصور وجود بحران، کاهش سلامت و کاهش راندمان و باتزدهی و بهره وری اشاره کرد.
همه ما کارها را به تعویق می اندازیم اما اهمال کاران به شکلی وصف ناپذیر به این رفتار عادت دارند. زمانی که ما توانایی تشویق خودمان به انجام کارهای پراهمیت را نداریم دچار اهمال کاری شده ایم.
فلاسفه یونان باستان، سقراط و ارسطو هم با آن مواجه شده بودند و اتفاقاً کلمه ای با عنوان Akrasia (آکرژیا) را برای آن ابداع نمودند که به وضعیتی گفته می شود که فرد برخلاف صلاح خود رفتار می کند و با آنکه می داند اکنون کاری پراهمیت و ضروری دارد اما با کار دیگری وقت خود را پر می کند.